محسن موسویخوانساری
دکترای تأسیسات آبیاری و فعال آب و محیط زیست
17بهمنماه سالجاری بود که وزیر جهاد کشاورزی در جمع خبرنگاران، از اجرای طرح 1/2 میلیون هکتاری زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی در سه استان شمالی کشور سخن گفت. او پیمانکار طرح را قرارگاه خاتمالانبیا معرفی و اعلام کرد: «تأمین هزینههای این طرح عظیم از طریق تهاتر نفت انجام میشود.» براساس اظهارات مجریان طرح، این طرح که با نام «طرح جامع احداث و ساماندهی زیرساختهای منابع آب و خاک» اعلام شده، قرار است با هزینه حدود 3میلیارد دلاری درنهایت به افزایش 20درصدی در کشت فعلی برنج، شروع کشت دوم برنج در نیمی از اراضی شالیزاری استانهای شمالی و کشت کلزا در قسمتی از اراضی بهسازی شده بهعنوان کشت سوم، اهداف اصلی خود را دنبال کند. گفته شده که در این طرح، اقدامات زیربنایی چون شبکههای زهکشی، شبکههای فرعی آبیاری، تجهیز و نوسازی اراضی و بهسازی آب بندانها انجام خواهد شد و در انتها بهرهبرداری از این اقدامات به شرکتهای تعاون روستایی محول میشود. در این طرح زیربنایی مقرر شده است که1/2میلیارد مترمکعب از آبهای جاری شده به سمت دریا برای جبران کمبود آب تأمین شود، از زهدار و ماندابی شدن اراضی جلوگیری به عمل آید و هرگونه تغییر کاربری اراضی کشاورزی و خرد شدن زمینهای اراضی متوقف شود. طرح براساس دادههای جهاد کشاورزی قرار است در کمتر از سه سال به برگشت سرمایه، خودکفا شدن برنج و تولید روغن کلزا منجر شود، اما شواهد موجود نشان میدهد این موفقیتها تنها روی کاغذ است. اینجا چند سؤال مهم مطرح میشود. با توجه به ابعاد وسیع و متنوع اقتصادی،اجتماعی چنین طرحی، آیا مطالعات جامع و کامل آن انجام شده است؟ آیا موضوع مشارکت ذینفعان و کشاورزان که از جمله نکات مغفول مانده پروژههای سالهای اخیر بوده، ملاحظه شده است؟ و آیا به استناد به طرح امنیت غذایی کشور چنین اقدامی در دستور کار مدیران بخش کشاورزی قرار گرفته است؟ برای مشخص شدن ابعاد سه سؤال فوق و اینکه پاسخ به آنها تاکنون مبهم است، پیشنهاداتی را بهعنوان اقدامات اولیه قبل از شروع عملیات اجرایی متذکر میشود.
الف) در این طرح از تجارب گذشته در وزارت جهاد کشاورزی و پتانسیلهای فعلی این وزارتخانه استفاده نشده است. توجه به کاهش خلأ عملکرد، یکی از این موارد است. خلأ عملکرد به اختلاف بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکردی که میتوان با مدیریت مطلوب بیشترین محصول را برداشت نمود، تعریف میشود. در طرح خلأ عملکرد و توان تولید محصولات زراعی در شرایط اقلیمی حال و آینده که در سالیان اخیر مطالعه شده، خلأ عملکرد حدود 50درصدی محصولات زراعی کشور و خصوصاً برنج در سه استان شمالی بهخوبی نشان میدهد که با رفع این خلأ از طریق بهبود مدیریت تولید در شالیزارهای فعلی، کنترل آفات، بیماریها و علفهای هرز، مدیریت آبیاری و کوددهی در زمان مناسب، پرورش نشای مناسب و کشت مکانیزه میتوان بین 1 تا 2تن در هکتار افزایش تولید در کشت برنج را شاهد بود.
ب) یکی از ظرفیتهای مهم وزارت جهاد کشاورزی، مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز وابسته به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است که در اهداف آن قید شده باید از طریق فناوری مربوط به مهندسی شالیزار، یکپارچهسازی اراضی، مکانیزاسیون و توانمندسازی جامعه محلی، به سمت افزایش بهرهوری محصولات زراعی حرکت نمود. در این خصوص بین سالهای 1363 تا 1383 مطالعات توسعه کشاورزی و طرح جامع دشت هراز در محدوده آمل و محمودآباد در سطح 100هزار هکتار با همکاری مؤسسه جایکا از کشور ژاپن انجام شد و تجارب خوبی در این خصوص حاصل شد. شاید با تقویت و گسترش اینگونه مراکز در سایر مناطق استانهای شمالی و در قالب اقدامات آموزشی، ترویجی و مشارکت با جامعه محلی، به نتایج خوبی برای افزایش بهرهوری دست یافت. مراکز علمی و تحقیقاتی متعدد در سه استان شمالی طی چند دهه اخیر، پژوهشهای متنوعی درخصوص افزایش بهرهوری برنج و کلزا داشتهاند که لازم است ابتدا نتایج این مطالعات گردآوری و به کار گرفته شود و سپس اقدامات اجرایی در سطوح اراضی شالیزاری را در گام دوم بهکار گرفت. نتایج یکی از این تحقیقات نشان میدهد که یکپارچهسازی اراضی شالیزاری، تولید برنج را حدود 25درصد افزایش و هزینههای تولید را حدود 25درصد کاهش میدهد.
ج) پروژه مدیریت جامع آبوخاک البرز در مناطق قائمشهر، بابل و بابلسر در سطح حدود 80هزار هکتار از اراضی شالیزاری بین سالهای 1383 تا 1390 با هدف تبدیل کشت سنتی به مکانیزه، کاهش هزینه تولید، افزایش بهرهوری از آب و در قالب استفاده از تشکلهای مردمی، انجام شد. در این طرح مقرر بود که با استفاده از وام حدود 140میلیون دلاری بانک جهانی و در اراضی آبخور سد البرز اقدامات فوق انجام شود که متأسفانه در میانه راه ناتمام ماند؛ لذا شاید بتوان گفت ادامه اجرای طرح مذکور که مشارکت جدی وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و تشکلهای مردمی را شامل میشود، بر اجرای یک طرح جدید ارجح باشد.
لازم به ذکر است که در شرایط فعلی استانهای شمالی که قسمت مهمی از درآمد خانوار را تولیدات کشاورزی تشکیل میدهد، باید دقت نمود که خطاهایی حتی جزئی در پلان کلی طرح، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به کشاورزی منطقه تحمیل نماید و خصوصاً اینکه تبعات زهکشی اراضی شالیزاری شاید به تخریب اراضی منجر شود، لذا پیشنهاد اول آن است که ابتدا مطالعات فنی و مدیریتی در پایلوتهای کوچک، همچنین مطالعات اجتماعی گسترده تکمیل شده و تجارب چند دهه گذشته جمعبندی شود و تنها در صورت نتایج مثبت مطالعات در پایلوتها و با تدوین استانداردهای فنی، مدیریتی و اجتماعی، مقیاس طرح به صورت کاملاً تدریجی و با سنجش مداوم اثرات، افزایش یابد. پیشنهاد دوم آن است که از همکاری کشورهای صاحب تجربه در زهکشی اراضی شالیزاری در این زمینه مانند کرهجنوبی، ژاپن و هلند استفاده شود و از ابتدای عملیات اجرایی همکاریهای بینالمللی فراموش نشود. پیشنهاد سوم اینکه از فعالیتهای جزیرهای بشدت اجتناب شده و نگاه مدیریت حوزهای بر موضوع داشته و تمام دستگاههای دولتی مستقر در سه استان شمالی مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت و سازمان محیط زیست بهطور مشترک چنین طرح بزرگی را شروع نمایند و فراموش نشود که هدف آبادی و پایداری سرزمین با تکیه بر توان زیستبوم هر منطقه و تولید ثروت برای مردم سه استان شمالی با استفاده کامل از مشارکت مردم بوده و بهطور جدی از اجرای هرگونه طرح فرمایشی بالا به پایین ممانعت به عمل آید.
آدرس مطلب http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7869/24/606133/0
یک پاسخ بگذارید